مسئله اول اين روزهاي کشور و حتي همه دنيا کروناست. ويروسي که با همه کوچکي دنيا را کاملاًً به خود مشغول کرده است. اين بيماري پا را از مرزهاي پزشکي نيز فراتر گذاشته و تبعات اجتماعي و سياسي نيز يافته است. در چنين شرايطي عاقلانهترين برخورد با اين وضعيت چيست و چه ميتوان و بايد کرد؟
سخنان سهشنبه هفته گذشته رهبر معظم انقلاب اسلامي در روز درختکاري که پس از غرس دو اصله نهال ميوه ايراد شد، دربر دارنده نکات مهمي است که ميتواند به سؤالات فوق پاسخ دهد. نخست آنکه اين بيماري را نبايد بيش از آنچه هست بزرگ کرد. اغراق و بزرگنمايي درباره اين مسئله نه تنها کمکي به جامعه نميکند، بلکه با افزايش اضطراب و استرس ميان مردم، اولاً سلامت روح و روان آنان را به خطر مياندازد و ثانياً آنان را در برابر بيماري آسيبپذيرتر کرده و مبتلايان را در مبارزه با آن، دچار چالش بيشتري ميکند. ثالثاً اغراق و بزرگنمايي منجر بهترس عمومي ميشود که نتيجه آن را در برخي از کشورها بهصورت هجوم به فروشگاهها و خالي کردن آنها ميبينيم.
نکته دوم و مهم، عمل همگاني به دستورات و توصيههاي علمي و پزشکي است. عدم بزرگنمايي ماجرا، به معناي بيتوجهي به نکات بهداشتي و پيشگيرانه نيست. اين بيماري واگيردار است و همانطور که مراجع درماني و بهداشتي کشور مکرراً تأکيد ميکنند عملکرد مردم نقش اصلي و تعيينکنندهاي در ريشهکني آن دارد. اين قضيه چنان واجد اهميت است که رهبر معظم انقلاب اسلامي تأکيد کردند؛ «يقيناً هر چيزي که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شيوع اين بيماري، يک حسنه است؛ در نقطه مقابل هر چيزي که کمک کند به شيوع اين بيماري، يک سيّئه است.»
چند روزي است که مسئولان به کرات درباره خطرات سفر به مردم هشدار داده و تأکيد دارند همه از سفرهاي غيرضروري خودداري کرده و سلامت خود و ديگران را در معرض تهديد قرار ندهند. توصيهاي که متأسفانه از سوي برخي جدي گرفته نشده و به بهانههاي مختلف راهي سفر ميشوند. شايد برخي از آنان بگويند مسائل بهداشتي را کاملاًً رعايت ميکنند و ريسک اين اقدام را پذيرفتهاند اما اين اقدام فقط براي خود آنها خطرناک نيست بلکه جامعه ميزبان را نيز تهديد ميکند، چرا که بيماري هم دوره نهفتگي دارد و هم ممکن است بدون علامت يا با علائم بسيار خفيف همراه باشد. ممنوعيت سفر در اين روزها مشمول قاعده «لاضرر و لاضرار» است؛ کسي نه حق دارد به خود ضرر بزند و نه به ديگران ضرر برساند.
سوم به دوگانهاي بازميگردد که برخي اين روزها در پي دامن زدن به آن هستند. دوگانهاي عاري از حقيقت که دين را در برابر عقل قرار ميدهد. بر اساس اين دوگانه يا بايد فقط به دستورات پزشکي و بهداشتي عمل کرد يا اين دستورات را ناديده گرفت و براي ريشهکني بيماري و عدم ابتلا، دست به توسل زد و به عنايت الهي چشم دوخت! اين دوگانه از سوي رسانههاي ضدانقلاب بهشدت دنبال ميشود و برخي افراد جاهل که بهنظر ميرسد عامل نيز باشند با حرکاتي مانند ليس زدن حرمهاي متبرکه، اين پازل را تکميل ميکنند. اما همانطور که در بيانات رهبري به صراحت مشهود است رعايت اصول بهداشتي و پزشکي هيچ منافاتي با دعا و توسل ندارد.
چهارم آنکه دعا و توسل نه تنها در تقابل و نافي اصول بهداشتي و درماني نيست بلکه ميتواند در اين زمينه نيز نقشآفرين باشد. در حالي که افراد دچار اضطراب و نگراني هستند و همه امور نيز در يد قدرت خداي مهربان است، چه چيزي بهتر از سخن گفتن و راز و نياز با خداي سميع و قادر ميتواند، دلها را آرام سازد؟ بهنظر ميرسد توصيه رهبر انقلاب به قرائت دعاي زيباي هفتم صحيفه سجاديه از همين نکته ريشه ميگيرد. دعايي ژرف و زيبا که در فرازهايي از آن ميخوانيم؛ «اي کسي که گره هر سختي به دست تو گشوده شود و اي که تندي شدائد به عنايتت ميشکند، اي که راه بيرونشدن از تنگي و رفتن به سوي آسايش از تو خواسته شود، دشواريها به لطف تو آسان گردد و وسايل زندگي و اسباب حيات به رحمت تو فراهم آيد و قضا به قدرتت جريان گيرد و همه چيز به اراده تو روان شود، تنها به خواست تو بيآنکه فرمان دهي، همه چيز فرمان برد، و هر چيز محض ارادهات بيآنکه نهي کني از کار بايستد، در تمام دشواريها تو را ميخوانند و در بليات و گرفتاريها به تو پناه جويند، غير از بلايي که تو دفع کني بلايي برطرف نگردد و گرهي نگشايد مگر تواش بگشايي.»
نکته پنجم آنکه همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکيد کردند، وزارت بهداشت، فرمانده و محور مبارزه با اين بيماري است. همه بخشها و نهادها و تکتک افراد جامعه بايد اين فرماندهي را پذيرفته و به توصيهها و دستورات آن عمل کنند. اطاعت از فرماندهي و پا به کار بودن، از شروط اصلي پيروزي در نبرد است. همه دستگاهها بايد در اين مسير امکانات خود را بسيج کنند تا با همراهي و همکاري مردم، انشاءالله هرچه زودتر شر اين ويروس کنده شود.
نکته ششم به شفافيت ايران در خبررساني بازميگردد. در حالي که بسياري از کشورها به دلايل مختلف سياست سکوت و سانسور را در پيش گرفتهاند، جمهوري اسلامي ايران با کشف اولين مورد قطعي کرونا، اقدام به اطلاعرساني کرده و بهصورت روزانه در مورد مبتلايان قطعي، بهبوديافتگان و جانباختگان اطلاعرساني رسمي و شفاف ميکند. عليرغم همه جوسازيهاي رسانهاي و سياسي از سوي آمريکا و معاندين در اين زمينه، هفته گذشته تدروس ادهانوم، مديرکل سازمان جهاني بهداشت در گفتوگو با شبکه خبري سيانبيسي آمريکا گفت: اين سازمان شواهدي مبني بر اشکال در آمار ارائه شده از سوي ايران پيرامون مبتلايان و قربانيان کرونا مشاهده نکرده است.
اين در حالي است که اغلب کشورهاي منطقه - بهخصوص پادشاهيهاي حاشيه خليج فارس- تا زماني که آمريکا و کشورهاي اروپايي بهطور رسمي شيوع کرونا در کشورهاي خود را تاييد نکردند، حاضر به اطلاعرساني در اين مورد نشدند تا نشان دهند حتي در بيمار شدن يا نشدن نيز تابع اربابان خود هستند!
نکته هفتم و پاياني، قدرداني از مجاهدتهاي شبانهروزي کادر درماني کشور در مقابله با اين بيماري است. نکتهاي که در صدر بيانات هفته گذشته رهبر انقلاب قرار داشت و پيش از آن نيز، ايشان در پيامي تصويري و بهطور اختصاصي از اين زحمات تشکر و قدرداني کردند. زحماتي که از ديد ناظران جهاني نيز مخفي نمانده است، چنانکه ريچارد برنان، يکي از نمايندگان هيئت اعزامي سازمان جهاني بهداشت به ايران در نشست خبري روز شنبه اين هيئت در تهران گفت: «درسهاي زيادي از کادر پزشکي ايران آموختيم همچنين از سختکوشي ايران براي شکست ويروس نيز شگفتزده شديم.»
محمد صرفي
درباره این سایت