اين يادداشت را در حالي مينويسم که کلماتي مناسب براي بيان «آنچه بايد» نمييابم درباره «مردي» بايد بنويسم که عليرغم ارادت بسيار و انسي که با او داشتهام، قادر به بيان نيستم. «سردار حاج قاسم سليماني» داراي شخصيت عجيبي بود، «مهربان و با مهابت»، مصمم و رقيقالقلب»، «پرتلاش و نکتهسنج»، «سختگير و سخي»، «عارف و مجاهد»، «عالم و متعلم»، «راهبردنگر و تاکتيکي»، «ولايتمحور و مردمگرا»، «اهل سياست و گريزان از آن» و. او ديروز سحرگاهان در خاک عراق به شهادت رسيد و وقتي خبر آن- بلافاصله- منتشر گرديد، جهاني را حزن و اندوه فرا گرفت و البته جهاني را هم شادمان کرد. هنوز بسياري شهادت او را باور نکردهاند آخر مگر ميشود مردي با اين درجه از بزرگي و عظمت خارج از ميدان جنگ به شهادت رسيده باشد! اما او واقعاً شهيد شده و از ميان ما رفته است. او خودش ميخواست خونش جهان اسلام را آبياري کند و در بين سرزمينهاي اسلامي به عراق علاقه ويژهاي داشت و از خدا ميخواست خونش در عراق بر زمين ريخته شود. ادامه مطلب. |
درباره این سایت